وقتی اشتباه کردیم، چه‌ نکنیم؟

وقتی اشتباه کردیم، چه‌ نکنیم؟

گاهی احساس می‌کنیم بدجوری تو زندگی اشتباه کرده‌ایم.

اینجا باید بسیار مراقبت باشیم. اینجا جایی است که ما انسان‌ها مستعد مرتکب شدن ویرانگرترین اقدام‌های زندگی‌مان هستیم.

یک

این‌که احساسات ما دقیق نیستند و برای همین نمی‌شود با اطمینان گفت که اشتباه کرده‌ایم.

دو

این‌که اشتباه کردن هم برچسبی است که گاهی اوقات خیلی زود روی کارهایمان می‌زنیم. چیزی که امروز به نظر اشتباه است، ممکن است فردا اشتباه نباشد، و حتی اگر باشد، ممکن است تبدیل شود به بهترین درسی که می‌شد از زندگی گرفت.

دوست دارم خیلی کوچیک شم

زمانی که زندگی زیادی سخت می‌شود، آدم دوست دارد در چشم‌برهم‌زدنی محو شود و دیگر مسئولیت و دغدغه‌ای متوجه‌اش نباشد.

اما راه بهتر این است که عاشق شرایط باشیم، حتی سخت‌ترین و گندترین شرایط، حتی آن اوضاع مزخرفی که خودمان با حماقت خودمان رقم زده‌ایم. در کتاب روانشناسی حماقت می‌گوید اگر حماقتی از خودتان کشف کردید، به خودتان تبریک بگویید، شما انسان شده‌اید.

یعنی چی عاشق شرایط باشیم؟

هر شرایطی که پیش آمده با پیش آورده‌اید اصلا مهم نیست. خودتان را دست شرایط بسپارید، از انجام کارهایی که آن شرایط ایجاب می‌کند دوری نکنید، هر کاری که آن اوضاع مزخرف لازم دارد انجام بدهید، اصلا فکر کنید برده‌ای هستید که عاشق برده بودن است. از این بدتر که نداریم!

من مدتی است که با زندگی مشترکم دچار چالش شده‌ام. احساس می‌کنم جایی در این فرایند اشتباهی مهلک رخ داده. خب چه می‌توانم بکنم؟ همین که این فکر به سرم زد، نمی‌شود همه‌چیز را بدرم و خراب کنم، می‌شود؟

– خب حالم خوب نیست الان.

– نیست که نیست. با هر حال خرابی که نباید تصمیم گرفت و اقدامی دائمی رقم زد.

نیچه می‌گوید:

با سختی‌های زندگی نه تنها باید کنار آمد، بلکه باید عاشق آن شرایط طاقت‌فرسا بود.

حداقل مدتی باید به هر نوع شرایط مزخرف عشق ورزید. بعد از مدتی عشق ورزیدن، دوری نکردن و برده بودن برای آن شرایط، احتمالا در قدم بعدی «خود راه بگویدت که چون باید رفت».

احتمالا این جستار را هم دوست داشته باشید:

آمور فاتی نیچه یا پذیرش زندگی

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت