در فیلم چارلی و کارخانه شکلات‌سازی یکی از پنج بچه‌ای که موفق به یافتن بلیت طلایی می‌شوند، دخترکی است که پدر متولی دارد و با خرید صدها کارتن شکلات و اجیر کردن صدها کارگر موفق به یافتن بلیت طلایی می‌شود.
پسرک که این صحنه را در تلویزیون می‌بیند، می‌گوید منصفانه نیست، او که خودش این را پیدا نکرده. یکی از پدربزرگ‌هایش می‌گوید: «نگران نباش. او دارد دخترش را نابود می‌کند. هیچ راهی به بدی این راه برای نابودی یک بچه نیست.»
این جمله از همان نوجوانی که این فیلم را دیدم توی سرم ماند تا امروز که به تجربه دیدم، که نه فقط در بچه‌ها، بلکه در تمام آدم‌ها، اگر خوبی قاعده نداشته باشد، از هزار جور بدی کردن هم می‌تواند مخرب‌تر باشد.
این رابطه‌ی والد و فرزند و عاشق و معشوق هم می‌تواند باشد. تصور کن کسی خودش را مسئول این بداند که حتما باید به دیگری کمک کند و در عین حال از کمک او هم باید بگیرد. این تضمین صددرصدی است برای نابودی هر دو طرف.
خوبی زیادی که بد شد
دوستی داشتم که تصور می‌کرد تا جایی امکان دارد باید به من برسد و مرا تیمار کند. هر طور شده همیشه در حق من خوبی کند. روزهایی رسید که من به اندازه‌ی او حواسم بهش نبود. یعنی اصلا درک نمی‌کردم که چرا باید این‌طور بی حد و اندازه خوبی کرده و خودکشی کنیم برای هم.
در عین حال، خوبی های زیادش معذبم می‌کرد. چند باری هم واقعا نیکی‌اش را پس زدم، چون می‌دانستم که دیگر حد را گذرانده و این مرا ناراحت و شرمنده می‌کند. یعنی اصلا کوچک‌ترین تمایلی به دریافت آن خوبی بیش از حد نداشتم. اما با گفتنش به او طوری از کوره در رفت که حتی تصورش را نمی‌کردم.
با خشم گفت که آدم بی‌لیاقتی هستم و حیف او که این همه به من خوبی کرده. من تربیت درستی نداشته‌ام. آنقدر کم‌شعور بوده‌ام که تلاش نکردم تمام خوبی‌هایش را جبران کنم.
این پایان ماجرا بود خوشبختانه و من بسیار خوشحال شدم که ماجرا چنین تمام شد و من قضیه را فهمیدم. این آدم پیش خودش حساب و کتابی کرده بود که به ازای هر خوبی بی‌قاعده‌ی خودش، من هم باید همان‌طور از خودم برایش مایه بگذارم.
بیش از حد خوب نباش
زمان کافی وجود نداشت که برایش توضیح دهم این که نوع بده بستان بین آدم‌ها مخرب است. نباید برای هیچ‌کس بیش از حد خوب باشی، چرا که در نهایت هر دو بازنده خواهید بود؛ یا از تو سوءاستفاده خواهند کرد و یا توان و قصد جبران این خوبی‌ها را نخواهند داشت که باز در نهایت تو ضرر خواهی کرد.
هر چیزی باید قاعده‌ای داشته باشد. امیدوارم بدون هزینه‌ی گزاف این را فهمیده باشید.
شاید دوست داشته باشید:
