شاعری در محکمه – گزیده شعر یک

گزیده شعر مجید رفعتی مولانا

1

وقتی به دادگاه می‌روی
چه‌قدر می‌توانی
شاکی‌ات را دوست داشته باشی؟

مجید رفعتی

همه‌چیز عادی‌ست

2

چه بی‌رنگ و بی‌نشان که منم
کی ببینم مرا چنان که منم؟

مولانا

3

درخت خشکی را دوست دارم
که با برگ کوچک سبزی
زندگی می‌کند

مجید رفعتی

همه‌چیز عادی‌ست

4

انسان هیچ‌گاه برای خود
مأمن خوبی نبوده است.

حسین پناهی

5

ما عاشق عشقیم
که عشق است نجات

مولانا

6

برای آن‌چه که دوستش داری
از جان باید بگذری
بعد
می‌ماند زندگی
و آن‌چه که دوستش داشتی

شمس لنگرودی
لب‌خوانی‌های قزل‌آلای من

7

چون سیگاری روشن
در مشت می‌فشارم اندوهم را
تا کسی نبیند

مجید رفعتی
همه‌چیز عادی‌ست

8

دیواری بتنی
حتا در عصر ماقبل بتن
وجود داشته است
بین انسان و آرزوهایش

مجید رفعتی
مجموعه شعر: همه‌چیز عادی‌ست

9

تمام وجودم را برمی‌دارم
و به راه ادامه می‌دهم

صمد شعبانی

10

اتاق به اتاق می‌گردی
تا گردن‌بند الماسی را بیابی
که از قبل بر گردن داری

مولانا

شعری زیبا از شل سیلوراستاین:

زدم دلت را شکستم

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.