مهارت ریسک کردن یعنی شجاعت و جسارت برای انجام کارهایی که ممکن است بخشی از ما یا حتی تمام زندگی ما را به مخاطره بیندازد؛ به زبان سادهتر، آگاهانه رفتن به دهان شیر!
مهارت ریسک کردن به چهکاری میآید؟
1
برای ساختن معنی
خطر کردن بیش از زنده نگه داشتن جسم، تلاشی است برای بقای معنی زندگیما.
این پاراگراف از کتاب در باب شجاعت خیلی روشنگر است:
برای حفظ چیزهایی که باورشان داریم و به ما این احساس را میدهد که زندگیمان ارزش زیستن دارد، شاید گاهی مجبور شویم زندگیمان را به خطر بیندازیم. صیانت نفْس بیش از آنکه بهمعنی تضمین ادامهی نفَس کشیدن ما باشد، بهمعنی مقابله با چیزهایی اس که معنای زندگی ما را تهدید به نابودی میکنند.
اگر مسئلهی حیاتی بهجای صرف زندگی کردن، زندگی در راستای یک هدف یا زندگی کردن با معیارهای والایی باشد، گاهی مردن نفْس را بیش از حیات صیانت خواهد کرد؛ بنابراین شهید شاید ترجیح بدهد بمیرد اما دین خود را نفی نکند، پدر یا مادر شاید برای نجات فرزندش خود را جلوی خودرویی پرشتاب بیندازد و جنگجو شاید ترجیح بدهد خطر مرگ حتمی به دست دشمن را بپذیرد، اما به شکلی ننگآور عقبنشینی نکند.
جعفری اسکار، رسول سعدونی، نشر بیدگل
ویکتور فرانکل، نویسندهی کتاب انسان در جستجوی معنا، را همین معنی در اردوگاه کار اجباری سرپا نگه داشت.
به این سوال فکر کنید!
آخرین باری که شما با کسی قطع رابطه کردید، آیا جانتان در خطر بود؟ یا اینکه آن رابطه هویت شما را زیرسوال میبرد؟
شجاعتی که برای قطع آن رابطه به خرج دادید نه برای حفظ جان، بلکه برای حفظ معنی زندگیتان بوده.
اینجا مفصل در مورد معنی در زندگی نوشتهام:
دو
برای خودشناسی
در تقویت و استفاده از مهارت ریسک کردن شاید خیلی درد بکشی، ولی خودت را بهتر میشناسی که باعث میشود بهتر بتوانی برای زندگیات تصمیم بگیری. سادهی سخن اینکه بیشتر با واقعیتهای زندگیات زندگی میکنی، با چیزهایی واقعا در دسترس داری، تا با توهمهای توی سرت. (از ذهنت بیان بیرون و زندگی کن – جستاری در مورد روانشناسی اکت)
شاید آب دهنت برای ریسک کردن و درد کشیدن راه نیفتد، ولی برای یک زندگی معنیدار و شاد قطعا لازم است.