چرا تمرکز لذت‌بخش است؟

بسیاری اوقات مجبوریم کارهایی را بکنیم که دوست‌شان نداریم. از کارمندی بگیرید تا خرید نان اول صبح. این جور مواقع شاید ذهن‌مان ما را فریب بدهد که چرا وقتی کاری را دوست نداری، باید رویش تمرکز کنی؟ فقط از سرت باز کن شرش کنده شود.

چرا متمرکز نبودن غلط است؟

وقتی ما متمرکز نیستیم، ذهن ما چه‌کار می‌کند؟ مثل یک میمون مست نیروی توجه‌اش روی شاخه‌های مختلف هدر می‌دهد. بنابراین، وقتی بدون تمرکز کاری می‌کنیم، به دو شکل از مغزمان کار می‌‌کشیم:

(1) هم کار می‌کنیم و (2) هم روی شاخه‌های مختلفی مثل ناله از شرایط بد و نشخوار خاطرات تلخ گذشته در جست‌وخیز هستیم. طی خواندن همین چند جمله، میمون توی سرتان تا کجاها رفت؟

شما عملا دارید با این کار ذهن‌تان را دوپاره می‌کنید. نه تنها مسئله‌ای را که با آن درگیر هستید حل نمی‌کنید (یا با کیفیت خیلی ضعیفی انجامش می‌دهید)، بلکه انرژی‌ ذهن‌تان را صرف امور بیهوده می‌کنید.

حالا خودتان بگویید، این جور کار کشیدن از مغز چه سودی دارد؟ چه نتیجه‌ای دارد جز تخریب آرامش و دامن زدن به تشویش و اضطراب و خستگی.

خسارت مادی و روحی

کار بدون تمرکز قطعا یک سرش یا خسارت به جیب‌تان است یا روح‌تان؛ شاید حتی هر دو.

مسئله‌ی اخلاقی

ما انسان‌ها در قبال یک‌دیگر مسئول هستیم. برای مثال، اگر برای کارفرمایی بدون تمرکز کار انجام می‌دهیم، دیگر نباید درباره اخلاق و عدالت این چیزها حرف بزنیم.

اهمیت تمرکز در چیست؟

ساده‌ی سخن این‌که تمرکز خیلی حال می‌دهد.

وقتی می‌دانی بهترین تلاشت را برای کاری کرده‌ای، خیلی کمتر دلواپس می‌شوی. اگر حتی مشکلی هم پیش آمد، می‌دانی با که سلاح تمرکز آن را هم می‌توانی حل کنی. حتی اگر حل نشد، می‌دانی کم‌کاری از طرف تو نبوده. چه چیز دیگری می‌تواند این حجم از آرامش در زندگی تولید کند؟

وقتی کاری را دوست ندارم، چطور رویش تمرکز کنم؟

شاید باور نکنی، ولی می‌توان توی منفورترین کارها هم لذت پیدا کرد. چطور؟

متمرکز بودن، فارغ از موضوع تمرکز، خودش لذت‌بخش است.

اهمیت تمرکز

مهم نیست میوه می‌خری، کارمندی می‌کنی یا درس می‌خوانی، وقتی متمرکز هستی وارد حالت غرقگی می‌شوی. در شناوری، خبری از فریادها و جست‌وخیزهای آن میمون مست نیست؛ یعنی خاطرات تلخ توی سرت مثل بمب منفجر نمی‌شوند، یعنی بدنت روی سنگ‌ریزه‌های تیز و تلخ کف رودخانه‌ی ذهنت کشیده نمی‌شود و روی سطح تمرکز شناور می‌شوی. دوست نداری این حال را؟

ما به‌خاطر آرامش خودمان تمرکز می‌کنیم، نه برای هیچ دلیل دیگری. تمرکز دیوانه‌وار عجیب کیف می‌دهد.

با تمرکز روی کارهایی که دوست نداریم اتفاقا خلع سلاحش می‌کنیم و از خطرات احتمالی‌شان در امان می‌مانیم هیچ، کلی هم ازشان سود مادی و معنوی می‌بریم.

این جمله را خیلی دوست دارم:

بهترین راه خلاصی از یک مسئله، حل آن است.

برای مطالعه‌ی بیشتر:

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت