نمی‌ترسم یا با ترس بهتر کنار می‌آیم؟

غلبه بر ترس در زندگی

ترس همیشه بخش بزرگ و اثرگذاری از زندگی من بوده. یک دسته از ترس‌های فلج‌کننده‌ام به این شرح‌اند:

  • ترس از صحبت با غریبه‌ها
  • ترس از جمع‌ها و مهمانی‌ها
  • ترس از خروج از خانه
  • ترس از فضای باز هنگام شب

در چند ماه گذشته آگاهانه خودم را در موقعیت‌هایی قرار دادم تا ترس‌های بالا را بچشم ولی از تند و تلخی‌اش فرار نکنم.

اعتراف می‌کنم خیلی ترسیدم و این ترس‌ها آزارم دادند، ولی مصمم بودم که دوام بیاورم.

امروز چیز تازه‌ای متوجه شدم: ترس دیگر آن‌طور مثل گذشته از منظر روانی و جسمی فلجم نمی‌کند. دیگر برق از سرم نمی‌پرد، کف دستم عرق نمی‌کند و به تته‌پته نمی‌افتم.

اما دقیق نمی‌توانم بگویم که آیا کمتر می‌ترسم یا با ترس‌های شدیدم به یک همزیستی کارآمد رسیده‌ام؟ که البته مهم هم نیست، مهم این است که امروز شاداب‌تر و موثرتر زندگی می‌کنم.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.