
دیرزمانی است آموختهام با خوکجماعت گلاویز نشوم.
اول اینکه کثیف میشوید. دوم اینکه خوکها حسابی کیفور میشوند.
ممکن است در زندگی با آدمهای سمی و بسیار سختی مواجه شوید. آدمهایی که شما را جان به لب میکنند. ولی اینکه قصد کنید با این جماعت وارد درگیری و دعواهای شدید و فحشهای کشدار بشوید، شما را نه تنها به خواستهتان نمیرساند، بلکه آثار مخرب فاجعهباری بهجا میگذارد.
آدمهای سمی از درگیریهای خشن و دراماتیک و جنگ اعصاب عمیقا لذت میبرند. بچههای تخس و بیتربیت توی مدرسه یادتان هست که عشق آزار دیگران بودند.
اگر با این جماعت درگیر بشوید، آنها را خوشحال میکنید. اگر به دعوایشان پاسخ مثبت بدهید به این سه روشی که پایین گفتم حسابی حالشان را خوب میکنید و تشویق میشوند که بیشتر با شما درگیر شوند. چون شما نیازهایشان را خوب ارضا میکنید.
1. گدایی توجه
به آنها ثابت میکنید که مهم هستند. جلب توجه خواسته و هدف آنهاست. برایشان مهم نیست که این جلب توجه ماهیت خوب یا بدی دارد، آنها فقط میخواهند کسی ببیندشان.
2. میکُشد از بس دوستت دارد!
برای برخی آدمها دعوا، درگیری و مشاجرههای دراماتیک و بزنبزن (چه کلامی، چه فیزیکی) به معنی صمیمیت است (احمقانه است، ولی کاملا درست متاسفانه).
اینکه شما آنقدری بهشان اهمیت میدهید که حاضرید وارد مشاجرهی کثیف و بیهوده و پیچیدهشان بشوید، بهشدت بهشان لذت میدهد. آنها به اشتباه تصور میکنند اینطوری میتوانند به آدمها نزدیک و با آنها صمیمی شوند.
3. بالا آوردن رنجشان روی دیگری
کسانی که بیش از همه آسیب دیدهاند، بیش از همه آسیب میزنند. کسانی که خودشان در درد و رنج هستند، دوست دارند به دیگران هم انتقالش دهند، چرا که باعث میشود حواسشان از شرایط اسنفاک خودشان پرت شود.
با آدمهای سمی چه کنیم؟
با خودتان کنار بیایید و تصمیم بگیرید که آدم بزرگتری بشوید.
مرزهایتان را مشخص کنید.
آرام صحبت کنید.
بهترین کاری را که میتوانید بکنید.
تلاش کنید کسانی را وارد زندگیتان کنید که قدر تلاشها و کارهای شما را میدانند و حامی شما هستند.
ببخشید! نه چون ایشان لایق بخششاند، بلکه شما نیاز به آرامش دارید.
روی برندههای زندگیتان تمرکز کنید، نه چسنالهگرها.
به کسی زنگ بزنید که بهتان انرژی میدهد.
و مهمترین توصیه:
به ارزشهای فردی خودتان پایبند باشید!
این یادداشت ترجمهای بود از این منبع: