این شعر از شل سیلوراستاین را بخوانید اول لطفا:
زدم دلت را شکستم
با زندگی بیحساب شدم
مادر
خواهرانم
برادرانم
رفقایم
مرا ببخشید
از دل شکستن خوشم آمده است
گرچه میدانم که کار خوبی نیست
اما از حالا به بعد
چارهی دیگری ندارم
چون هیچ کاری را
به این خوبی بلد نیستم
و شما هم هیچ کاری را
به این خوبی یاد ندادید…
پس
آماده باشید
دل بعدی
شاید مال شما باشد!
اگر الان کسی دل شکستهای دارد، این را برایش بفرستید و بهانهای کنید برای گفتوگو. برای من قصارها و شعرها بهانههایی هستند برای نوشتن. برای شما هم بشود بهانهای برای نوشتن و گفتوگو.
این شعر چرخهای باطل را نشان میدهد. چرخهای منفی که همه درگیرش هستیم. کسی مقصر نیست، ولی مسئول چرا. در هر رابطهای هر دو انسان مسئول هستند.
بنشینید و درباره این شعر گفتوگو کنید. اصلا شما تنهایی بنشین و این شعر و مضمون و شخصیتهایش روی رابطهات پیاده کن. البته نه با هدف پیدا کردن مقصر، بلکه برای روشن کردن مسئولیت خودت و آن شخص دیگر. اگر هر کسی به مسئولیتش در رابطه آگاه باشد و بداند هر کنشش، واکنشی خواهد داشت، احتمالا تلاش میکند کنشهایش بهتر و مهربانتر باشد.
سقراط میگوید:
کسی که بداند کار درست چیست، اشتباه نمیکند.
اگر کسی بداند که دل شکستن خطاست و اگر بداند که کار خوبش پاسخ خوبی در پی خواهد داشت، به یقین کنشهای خوب بیشتری انجام میدهد.
جستار مکمل:
اشعار دیگری از شل سیلوراستایل: