راه‌های تقویت عزت‌نفس

راه‌های تقویت عزت‌نفس
دوستانی اندک، اما شایسته رومن رولان

وودی آلن طناز بانمکی است. می‌گوید:

تنها تخصصم تو زندگی‌م انتخاب آدم‌های اشتباه برای دوست داشتن بوده.

اگر شما هم مثل من، پس از خواندنش گفتید: «ئه! این‌که منم»، ورودتان را به این قبیله‌ خوش‌آمد می‌گویم.

تخصص من در انتخاب دوستانی بود که نه درست‌وحسابی بهم گوش می‌کردند، نه می‌فهمیدند چه می‌گویم. این بود که تخم خودتردیدی و خودسانسوری تبدیل به هرزه‌زاری گسترده شد.

اما امروز شروع کرده‌ام به کاری که رومن رولان می‌گوید: یافتن «دوستانی اندک، اما شایسته.» نمونه‌اش همین حلقه‌ی ادبی کوچک، ولی برازنده‌ی ما. واقعیت این‌که شگفت‌زده شده‌ام.

بانو قهرمانی صرفا از حرف‌هایم پی برد پیرو چه مکتب فلسفی‌ای هستم. اغلب دوستان زندگی‌ قبلی‌ام حتی کلمه‌ی فلسفه به گوششان هم نخورده بود، چه برسد به این‌جور کشف‌ها.

بانو سعادت کژفهمی‌ام از رمانِ شبْ یک شبْ دو را مرمت کرد و درکم از رمان را تغییر داد.

وقتی صحبت از فرم‌های سینمایی شد، کیف کردم که هر دو عزیز هم علاقه نشان دادند و هم بسیار بیشتر از من سواد و دانشش را داشتند.

همین باعث شد جسورتر و خود اصیلم باشم. خودم را زندگی کنم. بی‌سانسور و بی‌ترس.

من تمام عمرم یا تنها بودم با آدم‌های اشتباه. همین چند سال پیش به این نتیجه‌ی قطعی رسیده بودم که آدم اجتماع نیستم.

اما در همین مدت اخیر چندین تجربه‌ی مشابه داشته‌ام از یافتن دوستانی بهتر از آبِ روان. عزیزانی که لَطیف‌اند و لُطف‌اَفزا.

روان‌درمانی مرا با خودم آشنا کرد. عزت‌نفس لگدمالم را، مثل آن روش ژاپنی‌ که چینی‌شکسته‌ها با طلا بند می‌زنند، بند زد و نشانم داد گوهری درونم دارد. همه‌ی ما گوهری در درون داریم، ولی غبار رویش را گرفته.

غبارروبی‌اش هرچند زمان‌بَر است، جان‌کاه نیست. تقویت عزت‌نفس فرایند اعتماد به خویشتنِ خودمان است. فرایند گوش دادن به زمزمه‌ی آرامی است که از درون‌مان می‌آید. چیزی که به شهود هم معروف است.

یک نجوایی آن پایین و درون ما هست که می‌گوید چه چیزی درست است برای ما. راه را نشان می‌دهد. اما مشکل اینجاست که ساده می‌شود نشنیده‌اش گرفت.

مهم‌ترین یافته‌ی زندگی‌ام تا کنون این بود که به نجوا و تردید درونم گوش کنم. فهمیدم کافی‌ است به تردید درونم ایمان داشته باشم.

اگر زندگی یک ناجی داشته باشد، این کلمه‌هایند:

مکث کن
تأمل کن
بشنو درونت را
چرا که:
راهِ [درونت] بگویدت که چون باید رفت*

از بانو سعادت که بانی خیر شدند و این حلقه را شکل دادند، سپاس‌گزارم.

و به استاد شاهین کلانتری که سخاوت‌مندانه و با قلبی بزرگ بستر این شگفتی را فراهم کردند، سپاس می‌گویم.

* شعر از عطار است.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.