با شمشیرها می‌رقصد | راز کنترل خشم

گاهی خشم از خودم یا دیگری در نوشتن کمکم می‌کند.

یادداشت بلندی نوشته بودم که ویرایش نهایی و انتشارش مدام عقب می‌انداختم. از خودم خشمگین شدم. و این خشم قساوتی بهم داد که توانستم با بی‌رحمی و آسودگی خاطر اضافه‌هایش را بزنم.

  • خشم گاهی کمکم می‌کند به اولویت‌هایم بیشتر و شفاف‌تر فکر کنم.
  • خشم یعنی کسی به مرزهای سرزمین من تجاوز کرده و این سبب می‌شود از خودم دفاع کنم.
  • خشم باعث می‌شود ترحم احمقانه نسبت به دیگری نداشته باشم. لعنت به ترحم. چوب دو سر باخت است این لعنتی. خشم را دوست دارم چرا که این عفریته را ازم دور می‌کند.
  • خشم کمکم می‌کند روابط سمی و چیزهای مزخرف و اضافه را دور بریزیم.
  • خشم کمکم می‌کند لیلی به لالای خودم نگذارم و خودم را لوس بار نیاورم.
  • خشم بهره‌وری‌ام را بهبود می‌دهد. گاهی با خشم کاری را در یک چهارم زمان معمول و تعیین‍‌شده‌اش انجام می‌دهم.
  • خشم استوارتر می‌کند. قوی‌تر و عظیم‌تر.

اگرچه این فهرست به معنی اختیار تام دادن به خشم نیست. خشم باید ابزاری در دست ما باشد، نه ما برده‌ای زیر یوغ خشم.

شمشیر دولبی است خشم. و استادی یعنی رقص و عشق‌بازی با شمشیرِ دولب.

کتاب چگونه عصبانیت تان را کنترل کنید از آلبرت الیس منبع بسیار مناسب و دست‌اولی است برای این‌که بتوانیم خشم را ابزاری کنیم برای بهتر زیستن.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.