
خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
پندار که نیستی، چون هستی خوش باش
اعجاز زندگی
معیار خوش بودن برای خیام صرفا بودن است، نه لذت بردن از بودن.
آنقدر ما به زندگی عادت کردهایم که فراموش کردهایم که زندگی یک اعجاز است. آنقدر دردهایمان را باور کردهایم که دیگر شگفتی زندگی را از یاد بردهایم. البته این حرف بهمعنی نادیده گرفتن دردهای زندگی نیست. هیچ شکی در عذابآور بودن برخی جنبههای زندگی نیست.
مسئله این است که همان درد بخشی از اعجاز زندگی است. وودی آلن در فیلم بِرادوِی دِنی رُز (Broadway Danny Rose) شوخی قابلتاملی دارد:
مهمه که تو زندگی بخندی، ولی باید یهکمی هم درد بکشی. وگرنه معنی زندگی رو از بیخ عوضی گرفتی.
زندگی یک بستهی کامل از تمام چیزهایی که برای اجرای یک نمایش سیرک، شعبده یا تئاتر باید وجود داشته باشد، برخیهایش چشمنواز و برخی دیگر دلخراشند.
این تقسیمبندی صرفا برای درک زندگی است، نه برای قضاوت آن. اگر باور کنی واقعا چیزهای خوب و بد در زندگی وجود دارد، آن وقت زندگی میشود عذاب. چرا که با طبیعت زندگی و ماهیت خودت به عنوان انسان به مبارزه بلند شدهای که ناگفته پیداست شکستی مفتضحانه در پی خواهد داشت.
حرف خیام دیدن هستی انسانی در قالب همان بستهی کامل است، دیدن کل نمایش زندگی که ممکن است تویش هم تراژدی ببینی و هم عشق. این دو در نهایت یک چیزند: کل زندگی و هستی تو.
و این خود هستی است که مایهی خوشوقتی و خوشحالی انسان است. سادهی سخن اینکه ما برای احساس خوشبختی به چیزی بیشتر از «بودن و هستندگی» نیاز نداریم.
و خوشی اصلا چطور چیزی است؟
زیدی اسمیتِ جستارنویس تمایزی قائل میشود میان خوشی و لذت. میگوید: در خوشی لذت زیادی وجود ندارد، بلکه خوشی ترکیبی است از وحشت، درد و لذت. برای خوشحالی هر سه ضلع این مثلث باید مهیا باشد.
همسایگی نگاه خیام و اسمیت اینجاست که مثلث وحشت و درد و لذت سنگ بنای هستی است. یعنی کل هستی را میتوان داخل این مثلث جا داد. و این مثلث تمام آن چیزی است که یک انسان نیاز دارد.
چندین پست قبلتر دربارهی ویرانی نوشتم و گفتم تماشای ویرانی لذتبخش است، چون هنوز ویرانی هنوز هست و ما هنوز هستیم که به تماشای وحشت، درد و لذت ویرانه بنشینیم.
دیگر چه انتظاری بالاتر از دنیا داریم که «هستنده بودن و زندگی انسانی» را به ارزانی داشته؟ چیز ارزشمندتری از خود هستی هست؟
جستاری دیگر در مورد خیام: