آیا خوشی لذت بخش است؟

به تازگی جُستاری خواندم از زیدی اسمیتِ رمان‌نویس در باب تفاوت لذت و خوشی.

می‌گوید لذت آن چیزی است که در لحظه‌ای که انجام می‌دهی، آنی پاداشش را می‌گیری و کیفش را می‌بری. ولی خب به همان سرعت که به‌دست آمده، به همان سرعت نیز پژمرده می‌شود و حتی اثرات ناخوشایند از خودش به‌جا می‌گذارد.

اما خوشی حکایت دیگری است. مهم‌ترین رازی که در مورد خوشی از ما پنهان کرده‌اند این است که تقریبا هیچ لذتی در آن نیست، بلکه ترکیب عجیبی است از وحشت و درد و وجد.

فرهنگ فارسی معین

وجد:

ذوق، شوق.

برعکس لذت، خوشی فقط یک عنصر نیست، بلکه معجونی است از دو عنصر تلخ (وحشت و درد) و یک عنصر شیرین (وجد).

خب سوال پیش می‌آید چرا نرویم سراغ لذت تا مجبور نباشیم این عناصر تلخ را بچشیم؟

گفتیم اثر لذت همان‌قدر که سریع شعله‌ور می‌شود، همان‌قدر هم سریع خاموش می‌شود. ضمن این‌که پس از خاموشی، مضرانش تازه خودشان را نشان می‌دهند.

ولی وقتی خوشی شکوفا شود، ممکن است تا ابد اثرش باقی بماند.

اثر هنری خلق کردن، به دوستی عشق ورزیدن، بچه بزرگ کردن، کتابی نوشتن، کسب‌وکاری راه انداختن، درس خواندن و حتی انجام کارهای ملال‌انگیز خانه، همگی به‌غایت عناصر وحشت و درد را در خودشان دارند،‌ ولی اگر بتوانیم با ذهن‌آگاهی و تمرکز و عشق عنصر وجد را هم به‌شان اضافه کنیم، آن وقت سرچشمه‌ای از خوشی به‌دست می‌دهند که می‌توان تا ابد از آن سیراب شد.

خلاصه، به‌جای تلاش برای کسب لذت آنی از زندگی، بهتر است در پی معجونِ وحشت و درد و وجد باشیم که نتیجه‌ای می‌شود خوشی‌ای ماندگار و به قول فرانکل، باید بسوزیم تا برسیم به خوشی ابدی!

اگر قرار است روشن کنی، باید سوختن را به جان بخری. تفاوت خوشی و لذت
ویکتور فرانکل
اگر قرار است روشن کنی، باید سوختن را به جان بخری.
ویکتور فرانکل

این یادداشت را به اقتباس از جستار فوق‌العاده زیدی اسمیت نوشتم که در کتاب «ماجرا فقط این نبود: شش جستار درباره‌ی زندگی در کنار ادبیات و هنر» چاپ شده است. این مجموعه جستار را نشر خوب اطراف با ترجمه خیلی بهتر معین فرخی و احسان لطفی منتشر کرده است.

توی این جستار می‌توانید معرفی کاملم از این کتاب را بخوانید.

وقتی اندوه‌ بر ما مسلط می‌شود، چه کنیم؟


دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت