در درها

در شهری قدم می‌زنم از یاد رفته
در آرامشی غرقم از تک‌وتا افتاده
در کالبدی حسرت‌خورده
در روحی‌ به‌شیطان‌فروخته
من کیستم و چرا هستم
میان این همه «درهای» فروریخته

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.