
اِی برای با تو بودن
باید از بودن گذشتن
این سطر از ترانهی قصهی گل و تگرگِ ایرج جنتی عطایی ماهیت متضاد و سهلوممتنع زندگی را نشان میدهد.
برای داشتن، باید رها کرد.
و برای لذت بردن، باید از خود گذشت.
هر زمانی حضور هر چیزی را خواستی، ابتدا بدان در آن سوی مرز فقدان و غیبتش چه چیزی انتظارت را میکشد و برایش آماده شو.
و حیاتیترین مرز همانا خود زندگی است که برای زیستنَش، اول باید مُردن را بهجان آزمود.
بله. آن سوی مرزِ نیستیْ هستیْ است.
جستارهای پیشنهادی: