
این کتاب دربارهی چیست؟
این کتاب یک مجموعه جُستار است؛ جستار به معنی مقالهی شخصی. این جستارها بر مدار خوداندیشی و خودکاوی میچرخند و حرف همهشان این است که چطور با فکر کردن به خودمان میتوانیم خودمان را پرورش دهیم و بهتر زندگی کنیم.
نیچه و خوداندیشی
«وظیفهی من آمادهسازی بشریت است برای لحظهی اندیشیدن به خویشتن.»
فریدریش نیچه
این است انسان
چه جملهی هراسانگیزی است، انگار هشدار رخداد عظیمی را میدهد که ما هنوز ازش بیخبریم. البته که خوداندیشی ترسناک است. خوداندیشی لخت کردن خودمان است در برابر خودمان. اینکه فکر کنیم چه کسی هستیم، با تمام کاستیهایی که داریم، و با تمام اجتنابی که ما انسانها از کاستیهایمان داریم، قطعا کار وحشتناکی است.
چرا میرویم سراغ این کار ترسناک؟
بهخاطر تغییر. خوداندیشی تنها چیزی است که آدم را تغییر میدهد و اگر آدمی تغییر نکند، مرگش قطعی است، خواه مرگ جسمی، خواه روحی و روانی.
خوداندیشی چطور به آدم کمک میکند؟
روانشناس سرشناس، گِبور مِیت، میگوید: گیاه از جایی رشد میکند که نرم است، نه از تنه و جاهای سفت و خشک. این در مورد آدم هم مصداق دارد. اما جاهای نرم آدم کجاست؟ آسیبپذیری نرمترین و ضعیفترین عضو انسان است و همانجایی است که آدم ازش رشد میکند.
آسیبپذیری از اعتماد کامل میآید. اعتمادی که میتواند به طرف مقابل این فرصت را بدهد که به شما ضربه بزند، چرا که از نقاط ضعف شما آگاه شده. این تعریف آسیبپذیری در ارتباط با دیگری است.
اما به نظر من آسیبپذیری در رابطه با خودم آدم نیز مصداق دارد. آدم باید بتواند در برابر خودش نیز آسیبپذیر باشد و به خودش اعتماد کند و بتواند ضعفهایش را ببیند و سپس به جای سرزنش خود، بتواند آنها را محلی کند برای رشد و پرورش. بنابراین، خوداندیشی صرفا به معنی شخم زدن خودمان برای یافتن کرم نیست، خوداندیشی فرایند اعتماد به خودمان است، فرایند دیدن کاستیها و پذیرش ضعفها و پرورش دلگرمیهاست.
در این کتاب به موضوعهای متنوعی اشاره شده و جنبههای گوناگون خودکاوی بحث شده. صرف وجود چنین گسترهای از موضوعها نشان میدهد که خوداندیشی چهقدر تمامنشدنی است و هر اتفاقی برای آدم فرصتی است برای اندیشیدن و برای بهتر زیستن.
جستارهای پیشنهادی: