چرا شعر می‌خوانیم؟

عنصر اصلی شعر رنج انسان است احمدرضا احمدی
عنصر اصلی شعر رنج انسان است.
احمدرضا احمدی

وقتی نمی‌توانم آرامت کنم

مردی هستم

که پای بریده‌اش می‌خارد

رضا جمالی حاجیانی

چرا شعر می‌خوانیم؟

چون شعر آدم را جایی می‌برد که می‌توان دوباره متولد شود؛ خانه‌ای‌ست که فقط شعر راهش را بلد است. به قول فریدون مشیری، شعر می‌برد ما را:

به کوچه‌باغ خاطره‌های گریزپا

به مرز ناشناخته‌ی مرگ و زندگی

به دشت پرستاره‌ی اندیشه‌های گرم

یک بار دیگر این شعر هراس‌افکن را بخوانیم:

وقتی نمی‌توانم آرامت کنم

مردی هستم

که پای بریده‌اش می‌خارد

تصورش را بکنید کسی پای بریده‌اش بخارد. مو به تن آدم سیخ می‌شود. این هنر تنها از شعر برمی‌آید. فقط شعر معشوقِ پریشان را عضوی جداشده می‌داند، ولی نه کاملا جدا، عضوی که روح هنوز آن را از آنِ خود می‌داند و دردش را حس می‌کند.

زین‌پس زمانی که درد دیگری را در عمق وجودمان حس کردیم، تصویری شفاف‌تر و زنده‌تر از دردش داریم. حالا کلمه داریم برای حرف زدن درباره‌ی این درد. اصلا این درد تازه درد شده، چون لباس کلمه تَنَش کرده.

هاروکی موراکامی مصاحبه‌ای دارد با روانکاوی ژاپنی که در مورد استرس پس از حادثه‌ی بازماندگان زلزله‌ی ژاپن صحبت می‌کنند. موراکامی می‌گوید:

باید به درد شکل و فرم داد، وگرنه آدم را از پا می‌اندازد.

شعر دردِ آدم را صاحب تَن می‌کند، و آدم که دردش را زنده و جسمانی در مقابلش ببیند، آرام می‌گیرد و شروع می‌کند به گفتگو و زیستن با دردش. باید سپاس‌گذارِ شعر باشیم که چنین لطفی در حق ما می‌کند.

بیشتر در باب شعر:

تحلیل شعر:

گزیده‌ شعر:

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.