
یادداشت روزانه یک
یک
شاهین کلانتری خوشانرژی سایتی تازه راه انداخته و در آن روزانهنویسی را مرتب و مداوم مینویسد. من هم بر آن شدم تا بنویسم.
دو
من البته سایت تازه به قول شاهین هوا نمیکنم و به یک دستهی تازه اکتفا میکنم: روزها در خواب که الهامی است از کتاب روزانهنویسیهای شاهرخ مسکوب به نام روزها در راه.
هم این بازی زبانی را دوست دارم و هم اینکه به نظرم روزهای زیادی از من در خواب گذشته و باید به آنها بپردازم.
سه
به قول ری برادبری اگر نویسنده روزی هزار کلمه ننویسد، زهری در جانش آزاد میشود که بسیار مهلک است و کشنده و تنها پادزهرش نوشتن است.
این زهر چیزهای مختلفی میتواند باشد، ولی برای من مهمترین فایدهی نوشتن رها کردنم از رخوت و تزریق انرژی در وجودم است. بدون نوشتن سگ سیاه افسردگی پوزه از پاچهام نمیکشد، اما زمانی که مینویسم آدمی نو میشوم، پر از انرژی و تازهنفس. این خاصیت نوشتن حقیقتا مرا زنده نگه میدارد.
1 دیدگاه روشن روزها در خواب – خواب اول
پینگبک: یکی هم این است – یادداشتهای روزانهی شاهین کلانتری ()