چرا نظم شخصی مهم است؟

چرا نظم شخصی مهم است؟

چرا که محافظی است سرسخت در برابر بحران‌های درونی و بیرونی.

راه تعالی توالی است.

نظم شخصی آرامشی درون‌زا را تضمین می‌کند و بهتر می‌شود با انواع جنگ‌های درونی و بیرونی کنار آمد. این کنار آمدن خوب یعنی بهتر و متعالی زیستن. کیست که نخواهد خوب زندگی کند؟

مسئله این است که هزینه‌ی چنین زیستی متعالی‌ای، توالی است. یعنی ممارست، استمرار و ثبات قدم در انجام مجموعه‌ای از چند کار محدود که خودمان آزادنه برای خودمان تعریف کرده‌ایم.

مسئله اصلا موفقیت نیست. مسئله منظم بودن تحت هر شرایطی درونی و بیرونی است.

شما ورشکسته شده‌اید و حال روحی و مالی شما خوب نیست.

در کشور شما جنگ هم هست.

ولی زندگی جریان دارد.

شما از دو جهبه در رنج و درد شکست هستید.

خب چه باید بکنیم؟

سوال دقیق‌تر و بهتر این است:

شما روی کدام مشکل کنترل دارید؟

ورشکسته هستید.

دوباره کار کنید.

در جنگ هستید.

بروید جنگ را متوقف کنید.

کدام یک در توانایی شماست؟

ما کنترلی روی حوادث بیرون نداریم، ولی کار می‌توانیم بکنیم. اصلا شما بگو حمالی. کار است دیگر. برای گفتم مسئله موفقیت نیست.

مسئله انجام دادن کارهای مهم و ارزشمندی است که از پیش تعیین کرده‌ایم و متعهد ماندن به انجام آن کارها به هر قیمتی که شده، موجب افزایش رضایت و شادمانی می‌شود.

شاید هنوز موفق نشده باشیم و شاید هنوز آن بیرون مشکلات زیاد باشد ولی حداقل از خودمان که رضایت داریم، حداقل یک سنگر را امروز از سقوط حفظ کرده‌ایم.

جیمز کلیر، در کتاب عادت اتمی، می‌گوید یخ در 29 درجه آب می‌شود، تا ولی رسیدن به دمای ۲۹ درجه تغییری نمی‌کند. زمان تا رسیدن به ۲۹ درجه پرت و الکی و بی‌مصرف نبوده، بلکه مسیری است که طی شده تا ۳۰ درجه ممکن شود.

نظم شخصی مسیر همان ۲۹ درجه است. ما باید همیشه در مسیر ۲۹ درجه باشیم. این هم رضایت حال حاضر ما را تامین می‌کند و تضمین می‌کند که جلوتر در ۳۱ درجه، موفقیتی به استقبال ما خواهد آمد، با پای خودش. نتیجه‌ی طبیعی نظم شخصی در کاری که عاشقش هستی موفقیت است. این یک اتفاق طبیعتی است.

البته شاید نوع و میزان موفقیت با تصور و تخیل ما تفاوت داشته باشد، ولی خود رخدادش تضمینی است.

بنابراین:

راه تعالی توالی است!

یکی از فنونی که برای من خوب کار می‌کند داشتن روتین و روند ثابت و شفاف بودن کارهای یک روز مشخص است. اگر دقیق ندانم فردا چه کارهایی باید انجام بدم و اگر این کارها در یک ترتیب تا 80% درستی پشت هم قرار نگیرند، عملا روز من شروع‌نشده هدر رفته است.

تصویر پایین یکی از نمونه‌های کارهای ترتیب‌دار است.

چرا نظم شخصی مهم است؟

این عکس مربوط به چالش 730 روز است.

چرا که من وقت زیادی تلف می‌کنم میان رفتن از یک کار به کاری دیگر. فرض کنید وقتی کاری را الان تمام می‌کنم یا تصمیم می‌گیرم دیگر بیش از این امروز برایش وقت نگذارم و کلا آن کار آن برایم تمام می‌شود، چالشم این است که کار بعدی چیست؟

اگر سریعا به این سوال پاسخ ندهم، دو سه ساعت قشنگ به فنا می‌رود. برای همین ترتیب کارها نیز اهمیت بسیار زیادی دارد. اساسا باید کارهای اساسی و بنیادین را گذاشت برای ذهنِ صبح. یعنی مهم‌ترین و پُردستاوردترین کار، در چارچوب اصل پارتو یا قانون ۲۰/۸۰، برای من چیست؟

کدام تک کار صبح (20%) است که می‌تواند مرا امروز 80% در کار و زندگی پیش بیندازد؟ انجام این در اولین ساعات بیداری یعنی اولویت‌بندی و این یعنی موفقیت.

به چیزهای کوچک هرگز کم‌محلی نکنید. بزرگ‌ترین دستاوردها و همچنین فجایع را همین کوچک‌ها رقم می‌زنند. به قول ژانپنی‌ها: آدم باید کار را باظرافت و باحوصله انجام بدهد. ظرافت و دقت در جزئیات است که کار کیفیت کاری را تعیین می‌کند.

کشف مهمی برایم بود. موسیقی گوش کردن متمرکز. نه میان دیگر کارها (البته آن هم خوبی‌های خودش را دارد). اما اختصاص یک زمان ویژه برای موسیقی شنیدن، نیروزا و الهام‌بخش است.

من شخصیتی هستم که هرگز فراموش نمی‌کند یا پشت گوش نمی‌اندازد که روزانه مسواک بزند.

این برای من جمله‌ی مهمی است که چرا همیشه از این کار طفره می‌رفتم. اما امروز، با وجود این‌که گاهی دلم می‌خواهد نکنم، اما وقتی به شخصتی که ساخته و می‌سازم نگاه می‌کنم، حیفم می‌آید خرابش کنم. چون من شخصیتی هستم که به مسواک و کارهای شخصی‌اش اهمیت قائل است.

شما می‌خواهید چطور شخصیتی باشید؟

کسی بر دنیا چیره می‌شود که بر خود مسلط شده است.
زنون رواقی

تسلط بر خود یعنی گرفتن تصمیم‌هایی که با اهداف بلندمدت ما سازگار است. هنگام گرفتن چنین تصمیمی همیشه وسوسه‌ای هست در خلافش، تمایلی که می‌گوید کار لذت‌بخش آنی را انجام بده و هدف بلندمدت را فدا کن. به تعبیر فروید: رشد و بلوغ یعنی توانایی به تعویق انداختن لذت‌ها و تاب‌آوری در برابر وسوسه‌ها.

بناربراین، باید اهداف بلندمدت داشته باشیم و هر روز در مسیرش باشیم. این تنها راه تسلط بر خود و تسلط بر دنیای وحشی اطراف‌مان است.

بدون دانستن یک الی سه کار اصلی روز که حتما باید انجام شوند و مثل سنگرهایی هستند که تحت هیچ شرایطی نباید سقوط نکنند، عملا زندگی ما تخته‌پاره‌ای بیش در دریا نیست. هر صبح که بیدار شدی باید بدانی مهم‌ترین کار زندگی‌ات چیست و انجامش بدهی. و بعد کارهای کم‌تر مهم دیگر را به ترتیب انجام دهی.

نظم شخصی رنج‌آور است. سخت است. آسان نیست. اما مگر کلا زندگی سخت و رنج‌آور نیست. اما حداقل نظم شخصی این معرفت و منفعت را دارد که از پس دشواری‌ها، دستاوردهای باشکوه و شیرینی به آدم پیشکش می‌کند.

به قول چارلز بوکوسفکی بزرگ:

عشقت را بیاب و بگذار جانت را بگیرد.

و باز زبان شاعر حماسی و باشکوه خودمان، فردوسی:

به رنج اندر آری تنت را رواست
که خود رنج بردن به دانش سزاست

با پایمردی در راه رنج مقدس، خود ما هم مقدس می‌شویم و شکوهمند.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.