
بهم گفت چرا اینقدر خودت را برای دیگران میکشی؟
- گفتم برای اینکه دوستم داشته باشند
- برای اینکه ناراحت نشوند
- برای اینکه میدانم ناراحتی چه احساس گندی است
- برای اینکه خوشحال شوند
- برای اینکه آنها مهماند
- برای اینکه من ارزشی ندارم
واقعا این حرفها را گفتم. بخش زیادی از زندگی من صرف تلاش برای حال خوب دیگری شده. و امروز روزی بود که کسی بهم گفت تو بهترین چیزی که امروز نیاز داری خودخواهی است.

خودخواهی چیزی بوده که سالها من ازش فرار میکردم و آدمهای خودخواهی را آدمهای شروری میدیدم که مرگ و زندگی دیگران برایشان مهم نیست. امروز متوجه میشوم که کار درست آنها میکردند. به قول آلبر کامو: بدون دوست داشتن خودت، محال است بتوانی عشق به دیگری را تجربه کنی.
و امروز تلخترین روز زندگی من است که چرا که همه را دوست دارم غیر از خودم و این شده است تاریکترین لحظات من.
چطور میشود خودخواه بود؟
یادداشت مرتبط: