ذهن ناظر: کلید آرامش و موفقیت

بنا بر آموزه‌های بودا، که البته روانشناسی امروز هم آن صحه گذاشته، آدمی دو ذهن دارد:

  • یکی فکر یا نشخوار فکری می‌کند،
  • یکی آن که افکار و نشخوارها را می‌بیند؛ یعنی ذهن ناظر.

بخشی از ذهن آدمی همواره در حال نشخوار کردن گذشته و سیر در آینده است.

همین الان کمی دقت کنید به افکارتان! ببینید اصلا برای چه سر از این وبسایت درآورده‌اید؟ به چه فکر می‌کنید؟ چه خوره‌ای از گذشته و آینده در سرتان افتاده که رهایتان نمی‌کند؟

این بخشی دیگر از توانایی ذهن ماست که می‌تواند مستقل از ذهن فکرکننده، از افکار ما جدا شده و آنها را ببیند.

این یکی از مهم‌ترین ابزارهای امروز انسان برای بقاست. چرا؟

به دلیل آرامش. آرامش گمشده‌ی اصلی انسان امروز است و این یکی از راه‌هایی است که می‌توان کمی آرامش و شادی در زندگی یافت.

خورنده، مثل اسید

نشخوارهای ذهنی مثل اسید هستند. واقعیت هم این است که کاری‌اش نمی‌شود کرد. همین که دارم این یادداشت را می‌نویسم یکی از سوتی‌های گذشته‌ام تقریبا مرا از پا انداخته.

ولی جست‌وجوهای من از منابع کهن و امروزی مرا به این نتیجه رساند که این بخش از مغز را نمی‌شود کاری‌اش کرد.

منبع کهن: مراقبه

ذهن ذن، ذهن آغازگر کتابی است از شونریو سوزوکی که بر مبنای آموزه‌های بودا از مراقبه و ذن نوشته شده است. این کتاب محبوب‌ترین کتاب ذن در آمریکا و البته در دنیاست.

این جمله را از کتاب ذهن ذن، ذهن آغازگر را بخوانید:

اگر می‌خواهی در ذاذن به آرامش برسی، نباید از تصاویر گوناگونی که بر ذهنت نقش می‌بندند ناراحت شوی. بگذار بیایند و بروند. آنگاه تحت کنترلت خواهند بود. ولی این سیاست آسان نیست و نیاز به تلاش ویژه‌ای دارد. نحوه انجام این کار راز تمرین ماست. اگر سعی کنی ناراحت نشوی، تلاش تو تلاش درستی نخواهد بود. تنها تلاشی که به تو کمک می‌کند این است که نفس‌هایت را بشمری یا روی دم و بازدمت تمرکز کنی.

بگذار بیایند و بروند و ناراحت نشو یعنی چه؟ یعنی ما به طور مستقیم به این افکار و نشخوارها دسترسی نداریم. این‌ها آمده‌اند که بمانند.

منبع امروزی: روانشناسی اکت

یکی از ستون‌های روانشناسی اکت مفهومی است به نام خودپذیری.

خودپذیری یعنی این‌که مهم نیست ذهن نشخوارگرت چه قضاوتی در مورد تو می‌کند: خوب یا بد؛ تو نباید این قضاوت‌ها را قبول کنی.

به زبان دیگر، خودپذیری می‌گوید تو مجموعه‌ای از نقاط ضعف و قوت هستی. بهتر است با نگاهی واقع‌گر آنها را ببینی و بپذیری، به جای اینکه تلاش کنی به یک قضاوت نهایی در مورد خودت برسی که بالاخره من خوب هستم یا بد.

این جمله از الیف شافاک خلاصه‌ی این حرف است:

کنار آمدن با تضادها راه تعالی انسان است.

خوبی و بدی انسان در کنار یک‌دیگر است و این تضاد بسیار بزرگی برای ذهن نشخوارگر است. از آنجایی که وی توانایی پذیرش این تضاد را ندارد، بنابراین تلاش می‌کند به یک قضاوت نهایی و نگاه صفر و یکی در مورد صاحبش برسد: این‌که من بالاخره خوبم یا بد؟

حتما تجربه کرده‌اید در طول حتی چند دقیقه میان دو قضاوت در نواسان بوده‌اید. کار شاقی یادتان آماده و احساس کرده‌اید چقدر خفنید؛ لحظه‌ای دیگر، سوتی که پنج سال ازتان در رفته تمام ذهن‌تان را تاریک کرده و به بند می‌کشد.

تلاش امیل چورانِ اندیشه‌ورز و جستارنویس را برای فرار از تاریکی ذهنش بببینید:

پرده‌ها را می‌کشم و منتظر می‌مانم. در واقع منتظر هیچ‌چیز نیستم و صرفا خود را غایب می‌کنم. حتی اگر تنها برای چند دقیقه، پاک از آلودگی‌هایی که ذهن را تاریک می‌کنند و به بند می‌کشند، به وضعی از آگاهی دست می‌یابم که خود از آن خالی می‌شود، و چنان تسلا می‌یابم که گویی بیرون از عالم آرمیده‌ام.

خود: self
نشخوار ذهنی، ذهن ناظر

چطور تنها یک فکر منفی، می‌تواند کل ذهن را تاریک کند.

ذهن نشخوارگر: موجودی ناقص

احتمالا دیگر تا اینجا قانع شده باشید که ذهن نشخوارگر مرجع معتبری برای زندگی نیست. نمی‌توان بهش اعتماد کرد. درست مثل آدمی است که زیادی قضاوت می‌کند.

خودتان به چنین آدمی اعتماد می‌کنید؟ پس بدانید و آگاه باشید که یک چنین موجودی در درون شما هم است.

ذهن ناظر: شروع آرامش

تا اینجا با ذهن ناظر هم آشنا شدید. این ذهن همانی است ذهن نشخوارگر را می‌بیند و کاری می‌کند قضاوت‌هایش را باور نکنید.

چقدر پیش آمده سر خودتان فریاد بکشید و خودتان را احمق خطاب کنید؟ با داشتن ذهن ناظر، احتمال و درد این نوع قضاوت‌ها به‌شدت کاهش می‌یابد.

شاید برایتان پیش آمده که از شدت غرور یا خوشحالی زیادی، خراب‌کاری به باور آورده‌اید. اینجا هم باز ذهن ناظر می‌گوید: غرورت را زیادی باور نکن!

تعهد به اقدام: آرامش و موفقیت در یک‌جا

گفتیم ستون اول روانشناسی اکت خودپذیری است.

ستون دومش تعهد به اقدام و حرکت است.

این دو مفهوم اصلا اسم روانشناسی اکت را ساخته:

ACT: Acceptance Commitment Therapy

پذیرش تعهد درمانی

ذهن نشخوارگر هرگز متوقف نمی‌شود و مثل دیگر اعضا تا جان در بدن هست کار خواهد کرد.

ذهن ناظر لازم است تا نیروی مخرب ذهن نشخوارگر کنترل شود.

و تعهد به اقدام یعنی این‌که مهم نیست ذهن نشخوارگر تو چه فکر می‌کند، یا چه قضاوتی می‌کند، مهم‌ترین کار این است که تو الان کاری انجام دهی.

تعهد به اقدام و ذهن ناظر مثل دو دوست یک بدن عمل می‌کنند. برای غلبه بر نیروی مخرب و جانکاه ذهن نشخوارگر، باید از هر دو این نیروها استفاده کرد.

تعهد به اقدام و ذهن ناظر یک‌دیگر را تغذیه می‌کنند. هر چقدر بیشتر بتوانی ذهنت را ببینی، آرامش بیشتری کسب می‌کنی و می‌توانی موثرتر کار کنی.

و هر چقدر بیشتر کار کنی، فضای کمتری به ذهن نشخوارگر برای فعالیت می‌دهی. درست مثل پردازنده‌ی گوشی یا کامپیوتر است؛ ظرفیت محدود ذهن را نه برای نشخوار، که برای انجام کاری که دوست داری و ارزشمند است صرف می‌کنی.

  خلاصه‌ی کلام

بپذیر که کلی ضعف و نقص و درد داری!

بپذیر که مستقیما نمی‌توانی کاری‌شان بکنی!

به‌جای درگیری با نقص‌هایت، نگاهشان کن تا قدرت‌شان گرفته شود!

کاری کن!

چطور کار کنیم؟

برای این آخری شاید بگویید چشم بسته غیب گفته‌ام، ولی هیچ چاره‌ای غیر از این نیست. باید کاری کرد. این تنها راه زندگی است. البته که خیلی سخت است.

ولی من یک چاره جسته‌ام که جواب می‌دهد.

تعیین ارزش‌های فردی و شفافیت داشتن در کارهای روزانه بسیار می‌تواند کمک‌حال باشد.

هر دو مباحث مفصلی هستند و من اینجاها مفصل درباره‌شان نوشته‌ام:

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت