امروز روز بدی بود.
هر خریتی که در هر ساحت زندگی ممکن بود، من امروز مرتکب شدم.
- با یکی شوخی بدی کردم. مجبور شدم عذرخوانی کنم.
- در کار کارمندی روزانهام چند تایی گندِ تمیز بالا آوردم.
- به فهرست کارهای ثابت روزانهام نرسیدم.
دارم فکر میکنم آدم با این روزهایش چه باید بکند. اولا که به نظر طبیعی است. ولی دردش غیرطبیعیست. آدم میفهمد روز گندی را سپری کرده.
بعضی روزها واقعا گند و مزخرف میشوند. به قول رضا قاسمی، اتفاقهای بد اگر بخواهند بیفتند، پشت سر هم میافتند.
جستاری برای مدیریت روزهای تخمی: