
به خودم گفتم: «اوضاع همیشه بهتر میشود.» به این جمله باور دارم، اما مچم را گرفتم که «نمیگویی که همهچیز بهتر میشود؟»
برای پاسخ دست بردم به جستار آیا خوشی لذتبخش است؟ به قلم زِیدی اسمیت که خوشی را چنین تعریف میکند: «مهمترین رازی که در مورد خوشی از ما پنهان کردهاند این است که تقریبا هیچ لذت آنیای در آن نیست، بلکه ترکیب عجیبی است از وحشت و درد و وجد.» برعکس لذت، خوشی فقط یک عنصر نیست، بلکه معجونی است از دو عنصر تلخ (وحشت و درد) و یک عنصر شیرین (وجد).
مچم را رها میکنم و میگویم: وقتی میگویم اوضاع بهتر میشود منظورم بهتر شدن همین معجون است. یعنی هم وجد و شور زندگی به سطحی بالاتر میرود، و هم وحشت و دردش.
وجد عنصر غالبِ معجون نمیشود، بلکه کیفیت ترسیدن و درد کشیدنمان نیز بهتر میشود، اگرچه منظورم این نیست دردشان سطحی یا عمق زخمشان کم میشود. بلکه در ساحتی هماهنگتر و پُرصلحتر این معجون را سر میکشیم.
تهیهی مجموعه جستار زیدی اسمیت:
جستارهای پیشنهادی: