معنای زندگی چیست؟
گلاویز شدن با این دو کلمه کار سختی است، ولی اجتنابناپذیر است. این پرسشها گریزناپذیرند و مردافکن:
- این زندگی دقیقا چیست و ما اینجا چهکار میکنیم؟
- اصلا چرا زندگی میکنیم؟
گشتن در پی معنا در ذات و طبیعت زندگی به بیراهه رفتن است، چون هیچ معنایی در طبیعت وجود ندارد. چرا که معنا ساخت دست انسان است. درست مثل همین گوشی یا کامپیوتر که ازش استفاده میکنید. این گوشی در طبیعت نه وجود داشته و نه کاربردی دارد. تنها انسان است که قادر به درک و استفاده از آن است. معنا هم اینطور چیزی است.
معنا برای انسان حکم یک ابزار را دارد که بتواند بهتر بقایش را تضمین کند.
مثل تمام ابزارهای فیزیکی و ذهنی که انسان ساخته.
حل مسئله چیست؟
کارل پوپر کتابی دارد که عنوانش خودْ اندازهی یک کتاب ارزش دارد:
زندگی سراسر حل مسئله است.
یکی از بهترین راهها برای ساخت ابزار معنا حل مسئله است. حل مسئله از میوهی خوب خریدن شروع میشود تا برسد به انتخاب شریک زندگی. در واقع، هر لحظه از زندگی گامی است در جهت حل یک مسئله. حل مسئله است که معنای زندگی را میسازد. چرا که اگر میوهی خوب بخرید و شریک زندگیتان را دقیق انتخاب کنید، احتمالا کیفیت زندگیتان بهتر معنادارتر میشود.
وقتی کیفیت زندگی بهتر شد، حتی در حد خریدن یک میوه، فشار بسیار زیادی از ذهن برداشته میشود و اینطوری میتوان کمی آرامش را در زندگی تجربه کرد. تلاش برای بهتر و آرامشبخش کردن زندگی برای خودمان و دیگران شاید زیباترین و رضایتبخشترین معنایی باشد که بتوان در این زندگی ساخت.
معنای زندگی در ذاتِ خودِ زندگی نیست، در کارها و شیوهی حل مسئله توسط ماست.
مفصل در باب معنای زندگی: