رمان و کتاب برای روزهای جنگ

روزهای دشواری است. از اولین روز جنگ تا همین یکی دو روز پیش مشاعرم از کار افتاده بود. چیزی که کمی سرحال‌ترم کرده، رمان خواندن است.

دارم قطار شبانه‌ی لیسبون را می‌خوانم.
اگر آدم درون‌گرایی هستید و زندگی ذهنی و خیال‌پردازی‌تان پُروپیمان است و درگیر پرسشِ «معنیِ زندگی» هستید و «درک و دریافت شهودی» برایتان دغدغه است، این رمان مناسب‌تان است.

من نیز در این لینک به‌تدریج و مرتب تحلیل‌هایی روی جمله‌ها و بخش‌های مختلفش می‌نویسم. دوست داشتید همراه من باشید.
نقد و بررسی قطار شبانه‌ی لیسبون

🧧دو
بعدی زوربای یونانی است. صوتی‌اش با صدای آرمان سطان‌زاده بسیار شنیدنی است. ترجمه‌ی محمود مصاحب را پیشنهاد می‌کنم.

اگر اهل مراقبه‌ و آموزه‌های بودا هستید و دوست دارید ببینید یک آدم چطور می‌تواند در لحظه زندگی کند، این رمان مناسب شماست.

🧧سه
پیشنهاد سومم دُن کیشوت است. این را هم رضا عمرانی خوانده که شنیدنی است. ترجمه‌ی محمد قاضی را توصیه می‌کنم.

بسیار سرگرم‌کننده است و حسابی هم طنزآمیز (البته دو تای قبلی هم سرگرم‌کننده‌اند). خواندن این کتاب، به زبان والت ویتمنِ شاعر، «سفری‌ست بر فراز هستی، ولی از درون»

نکته‌ی بسیار مهم:
درک می‌کنم که تمرکز در این روزها بسیار پایین و آشفته است و کتاب خواندن کاری سخت به‌نظر می‌رسد. ولی اگر یکی دو ساعتِ اول را تحمل کنیم، بعدش تمرکز هم کم‌کم شکل می‌گیرد، چرا که حالا درگیر لذتِ خواندن شده‌ایم و ادامه دادن راحت‌تر می‌شود.

با تمرکز روی خواندن، آشفته‌حالی و روان‌رنجوری‌مان به‌مراتب کمتر می‌شود.

برای من شادی‌بخش بود. گفتم به شما هم پیشنهاد بدهم.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.