
گاهی زندگی تبدیل میشود به تقلایی کشدار و غمبار برای بهدست آوردن چیزهایی که زنده نگهمان میدارد.
– کارسون مککالرز
آواز کافه غمبار
گاهی آدمها از خودشان میپرسند «برای چه باید ادامه بدهم؟» و از آنجایی که میل به زیستن در اغلب اوقات میچربد، آدم مبدل میشود به جستجوگر چیزهایی که هنوز برایش مهماند و میتوانند شوقی در دلش زنده کنند.
تامینو در ترانهی «Dissolve» میگوید:
«پادشاهِ کشوری بیگانه
در شهرِ [ما] خردهنان گدایی میکند»
این حکایت آدمهایی است که هستیْ هویتشان را انکار و موهبتهای زندگی را ازشان دریغ کرده و اکنون تنها چیزی که برایشان مانده، یافتن بهانههایی برای ادامه دادن است؛ انگیزهای برای بازیافتن «گرمایِ خانه و آسودگیِ کودکی» — چه در روزگاری دور زیسته باشیشان، چه تنها خیالشان را پرورده باشی.
جستارهای پیشنهادی: