
شکستخورده یعنی ضعیف؟
آدم تمایل دارد شکستهایش را سندی برای ضعیف بودنش قلمداد کند. طبیعی هم هست. اما واقعا چه سودی دارد این کار؟
این نگاه در نهایت آدم را سوق میدهد به سوی فجایع بیشتر و دردناکتر.
راه عبور از شکست
یکی از راههای مقابله با این تهدید این است که خارج از چارچوبِ شکست و موفقیت به زندگی نگاه کنیم. چیزی که امروز شکست میپنداریم و درد زیادی بابتش تحمل میکنیم، ممکن است فردا تبدیل به درس و فرصتی ارزشمند بشود.
چرا که آدم برای قضاوت کردن و فهمیدن زندگی زیادی کوچک است. حکایت همان فیل در تاریکی مولانا است. ما جستهگریخته به بخشهای محدودی از زندگی دسترسی داریم و نمیدانیم کل ماجرا از چه قرار است.
بنابراین، بهتر است بهجای احساس حقارتِ دائمی در برابر شکستها، مدتی مشخص برای دردمان سوگواری کنیم و بابتش ناراحت باشیم و پس از آن، هرچند دشوار، زیستن را از نو پیش بگیریم.
جستارهای پیشنهادی: