بند می‌آید – شعر

شعر درد باران است مرتضی مهراد

درد
در خیال دردناک است
در واقعیت
بارانِ عصر جمعه است
که بند می‌آید

درد
باران است
می‌شوید برگ‌ها را
جارو می‌کند هوا را
برق می‌اندازد چشم‌ها را
و خیس وُ خاکستری وُ دلگیر می‌کند
روح را

اما درد
باران است
بند می‌آید

مرتضی مهراد

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.